96/3/19
6:52 ع
قریب 8 سال است که با وبلاگ سلمان علی علیه السلام در خدمت شما دوستان عزیز هستم، لیکن با توجه به گسترش مخاطبان شبکه های اجتماعی و به خصوص تلگرام، در حال حاضر بیشترین حجم فعالیتهایم در کانال تلگرامی نازکبین و سپس سایت تحلیلی شخصی نازکبین متمرکز شده است و متأسفانه حجم زیاد کار اجازه به روز کردن این وبلاگ را آن طور که باید و شاید نمیدهد، لذا از دوستان و بزرگوارانی که مطالبم را دنبال میکنند دعوت میکنم همچنان اینجانب را همراهی نمایند:
آدرس کانال نازکبین:
نام کاربری کانال در تلگرام:
سایت نازکبین:
nazokbin.ir
نام کاربری خودم در تلگرام:
در پایان از دست اندرکاران سرویس دهنده پارسی بلاگ به خصوص شخص مهندس سید محمد رضا فخری که خود از افسران فعال جنگ نرم است نهایت تقدیر و تشکر را دارم و امیدوارم در همه صحنه های زندگی پیروز و موفق باشند.
ارادتمند
سیاوش آقاجانی
96/5/5
9:11 ع
علی لاریجانی: "آمریکا در پی عصبانی کردن ایران است. در دام تبلیغات آمریکا نیفتیم. رسانه ها اضطراب بلاوجه درباره مصوبه آمریکاییها ایجاد نکنند. این تحریمها تأثیر شایان ذکری در کشور نمیگذارد."
آقای لاریجانی! شما که این قدر عاقلانه نمیخواهید در دام آمریکا بیفتید، بگویید چرا آن وقتی که آمریکا در پی این بود که برجام را شتابزده تصویب و اجرایی کنید، 20 دقیقه ای آن را با این همه اشکال تصویب کردید که امروز به ابزاری علیه خودمان تبدیل شود که مجبور باشید بدعهدهای مکرر و بزرگ طرف مقابل را تا این حد توجیه نکنید! و چرا همانطوری که امروز رسانه ها را دعوت میکنید که اضطراب بلاوجه نداشته باشند ایشان را در روزهای بررسی برجام در مجلس به آرامش فرا نمیخواندید که برای هر روز تأخیر در تصویب برجام، خسارات میلیاردی را تیتر روزنامه هایشان نکنند؟! اصلاً فرض کنید مصوبه مادر تحریمها کم اثر و حتی بی اثر! بفرمایید که چرا باید در ازای تعهدات نقدی که انجام داده ایم، لب بر بدعهدیهای روز افزون طرف مقابل ببندیم؟! اصلاً همین که ترامپ اعلام میکند دیگر برجام را امضا نمیکند یا بعید است برجام را امضا کند چیست جز یک نقض بزرگ برجام و ایجاد مانعی بزرگ برای این که کشورها و شرکتهای دیگر برای تعامل با ایران راضی شوند؟! آیا همین یک نقض برای مانور کردن روی نقض برجام کافی نیست تا جهانیان بدانند که ایران حق دارد؟!! البته شاید شما راست میگویید! این تحریمها باوجود این که نقض صریح، فاحش و عمده برجام است ولی تقریباً اثری در برجام ندارد! چرا که خود برجام تقریباً اثر محسوسی در اقتصاد کشور ندارد که حالا بخواهد اثرش با این مصوبه یا سایر مصوبات و تهدیدات خنثی شده باشد!! شاید معنی دیگر حرفتان این است که ذات برجام و بدعهدیهایی که تا امروز از سوی آمریکا و غرب در اجرای تعهداتشان وجود داشته، کاری کرده است که عملاً اثر بدعهدیهای بعدی دیگر چندان به چشم نیاید، ولی اینها قطعاً نه تطهیر کننده نقش عجیب شما در ایجاد جنگ روانی برای تصویب چنین توافقی است و نه بزک کننده تحریمها و بدعهدیهای آمریکا و نه مجوزی برای این که در برابر بدعهدیهای صریح آمریکا بخواهید اقدام متقابل و متناظر انجام ندهید! در پایان نظر شما را به این جمله آیت الله جوادی آملی جلب میکنم که اگر ما تعهداتمان را در برجام اجرا کنیم و طرف مقابل اجرا نکند، این بردگی است و شما امروز در تصویب و اجرا و استمرار این سند بردگی نقش برجسته ای دارید.
96/5/5
9:7 ع
احمدی نژاد و یارانش میکوشند ادامه حیات سیاسی خود را با ژست اپوزیسون ادامه دهند ولی از آنجا که بسیاری از جریانات، رسانه ها و مردم، هنوز عملکرد ایشان را عامل وجود برخی مشکلات کشور یا بسترسازی برای آنها میدانند، نمیتوانند فیگور اپوزیسیون بگیرند و برای خارج شدن از وضع موجود، نیاز دارند تا حتی با حاشیه سازیهای بعضاً کودکانه، بین حاکمیت یا اجزای آن و خودشان اصطکاک ایجاد کنند و روی نمایش آن اصطکاک با آب و تاب همت گمارند و به عنوان کاتالیزور نیازدارند تا مواضعی بگیرند که با اپوزیسونهای واقعی نظام در یک راستا قرار داشته باشد و برای طی این مسیر، قطعاً از حبس، برخورد، زندانی شدن، اعتصاب غذا، درشت گویی و تمام بهانه ها یا ابزارهای جنگ روانی استقبال و استفاده خواهند کرد، خصوصاً اگر اینها را با مظلوم نمایی و تلاش برای احیای حامیانِ متعصبِ بعضاً سرخورده خود یا برای جذب مجدد کسانی که رفتار احمدی نژاد در انتخابات اخیر، ایشان را دفع کرده بود، به کار گیرند. البته در این شرایط، قوه قضاییه حتما باید ضمن حفظ آرامش و قاطعیت خود، نسبت به روشنگری و پاسخگویی به شبهات مطروحه بدون این که به حالت انفعال بیفتد و حتی به صورت پیش دستانه اقدام نماید و البته هنوز معتقدیم که قوه قضاییه اگر نسبت به برخورد با نزدیکان و منتسبین مسئولان خود، پیشرو، شفاف و قاطعانه عمل مینمود امروز مظلوم نمایی منحرفان هوچی گر و مدعیان پوچ اندیش بسیار راحتتر مهار میشد.
96/5/5
9:6 ع
دیشب یکی از عناصر جریان انحرافی که قبلا در تشکیل کمپین مطالبه از امام خامنه ای برای تأیید صلاحیت احمدی نژاد نقش محوری داشت، یک فایل صوتی در شبکه های اجتماعی منتشر کرد که از حامیان احمدی نژاد میخواست در اعتراض به بازداشت بقایی، با حرکت و تجمع به سمت بیت رهبری ایشان را تحت فشار بگذارند تا روحانی و آملی لاریجانی را از ریاست قوای مجریه و قضاییه عزل نمایند! نکته جالب این است که همین جریان که به انواع و اقسام روشها کوشیدند تا روحانی پیروز انتخابات باشد امروز طوری پیش حامیانشان القا میکنند که گویی و اقعا با روحانی مشکل دارند!
عبدالرضا داوری بازوی رسانه ای جریان انحرافی پس از رد صلاحیت احمدی نژاد و بقایی رسماً گفت از روحانی حمایت خواهد کرد ولی در روزهای آخر مردم را تشویق کرد که به احمدی نژاد رأی دهند، احمدی نژاد در کوران انتخابات با حضور چند روزه در حرم امام رضا(ع) کوشید تا با حاشیه سازی، برای آقای رئیسی هزینه ایجاد کند، بقایی در برگه رأیش اسم احمدی نژاد را نوشت و به دوربینها نشان داد، برخی از حامیان احمدی نژاد نیز اصلاً انتخابات را تحریم کردند و خود احمدی نژاد در این مدت بارها کوشید تا با بیان سخنانی بی ادبانه و با مخاطب مبهم، نظام جمهوری اسلامی را شبیه رژیم شاهنشاهی نشان دهد تا به نفع سبد آرای روحانی تمام شود، داوری هم مثل روحانی روی اعدام منافقین مانور کرد تا دودش به چشم آقای رئیسی برود، حامیان احمدی نژاد در کانالهای خود نوشتند که بین روحانی و قالیباف، روحانی را ارجح میدانند و با همه تلاشهای غیر قابل انکار این جریان منحرف به نفع روحانی، امروز در ژست دلسوزی برای کشور، خواهان عزل رئیس جمهور یا عدم تنفیذ وی از سوی امام خامنه ای هستند!
نکته جالبتر این که اگر چه احمدی نژاد با دولت نهم توانست در دور شدن جریانات کارگزاران و اصلاحات از مجاری قدرت، نقش برجسته ای ایفا کند اما در ادامه با دور شدن از شخصیت انقلابی خود و با ابتلا به انحرافات فکری و رفتاری و با نمایشی ضعیف و پرحاشیه به لحاظ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در دولت دهم، دوباره جریان هاشمی را با قیافه ای حق به جانب و ژست مظلوم نمایی به عرصه مدیریت کشور برگرداند؛ پس اگر امروز احمدی نژاد اینچنین استحاله شده است و نظام هم اینچنین گرفتار مدیران غیرانقلابی شده است که دنبال استحاله انقلاب هستند، یکی از مقصرترینها خود احمدی نژاد است هر چند که امروز میکوشد خود را در بروز این شرایط مبرا و حتی مظلوم نشان دهد!
96/5/5
9:4 ع
امروز در شرایطی قرار داریم که آقای روحانی به عنوان مسئول مذاکرات هسته ای و اعضای تیم مذاکرات هسته ای اعم از ظریف، عراقچی، صالحی، بعیدی نژاد و بسیاری از حامیان ایشان، طبق پیش بینی منتقدان برجام که دهها توهین و تهمت را بابت انتقاد به برجام به جان خریدند، اذعان دارند که برجام بارها نقض شده و با بدعهدیهای مکرر طرف مقابل مواجه شده و برجامی که روزگاری مدعی بودند آفتاب تابان، ابر شتابان، هوای تازه و باغ سیب و گلابی است و بر داستانهای خزانه خالی، آب و هوای آلوده، بیکاری و رکود پایان میدهد امروز به باغچه ای نیم سوز شبیه شده است.
عملاً برجام و مدل مذاکره خوشبینانه با آمریکا به بن بست رسیده است و اگر نبود تدبیر و ایستادگی امام خامنه ای، دولت همین مدل را در سایر موضوعات حیاتی کشور نیز به پیش میبرد و امروز به جای یک خسارت محض، به مجموعه ای از خسارات محض مبتلا بودیم. هنوز 3 ماه از ادعای انتخاباتی آقای روحانی نگذشته است که به مردم میگفت اگر میخواهید تحریمها برگردد به رقبایم رأی دهید ولی امروز با مصوبه ای که به مادر تحریمها معروف است و خود آمریکاییها از آن به عنوان گسترده ترین تحریمها یاد میکنند، عملاً دروغ بودن یکی از رقیب هراسیهای روحانی که با آن از مردم رأی گرفت، اثبات شده است.
حالا همین مدل رفتار روحانی را با رفتار دو رئیس جمهور حامی مذاکره و توافق با آمریکا در شوروی و روسیه، یعنی آقایان میخائیل گورباچف و بوریس یلتسین مقایسه کنید که وقتی دیدند مدل مذاکره و تنازل در برابر آمریکا جواب نمیدهد، هر دو با کناره گیری از قدرت و استعفا، جایشان را به کسانی دادند که توانستند با اتکا به توان داخلی، روسیه را از فلاکتی که به آن مبتلا شده بود نجات دهند و دوباره به ابرقدرتی بزرگ تبدیل نمایند، کاری که امروز کشور ما نیز به آن محتاج است.
امروز ایران با رئیس جمهوری مواجه است که به اذغان مرحوم هاشمی، کلیدش برای حل مشکلات کشور، دیپلماسی و مذاکره بوده است، کلیدی که انگار در قفل شکسته است و همان برجام امروز به اهرمی علیه کشور تبدیل شده است تا هم هسته ای ایران متوقف بماند و هم بدون هیچ مانعی بر تحریمها افزوده شود و رئیس جمهوری برای کشور باقی مانده که برای کتابهای سریع القلم (مشاورش) علیه استقلال، مقدمه نوشته است و کابینه اش با استقلال و اقتصاد مقاومتی میانه خوشی ندارند و چنین شرایطی اقتضا میکند خود ایشان، سکان مدیریت کشور را به کسانی که به توان داخلی و اصول اقتصاد مقاومتی اعتقاد دارند واگذار نمایند.
96/2/6
10:7 ص
همانطور که پیش بینی میشد، پس از جملات مقام معظم رهبری در روز ارتش مبنی بر این که «اگر کسی میخواهد از دشمن بترسد، بترسد، اما از طرف مردم نترسد» آقای روحانی دوباره افاضه ای کرد و گفت: « از جیب خودتان بروید دنبال تحریم نه از جیب مردم » و سپس به برخی از آثار برجام در تسهیل و ارزان کردن هزینه نقل و انتقال پول و واردات کانتینترهای کالا اشاره کرد که در پاسخ به این اظهارات ایشان میتوان به چند مورد اشاره کرد:
1- مقام معظم رهبری هرگز حرفی در جهت لغو برجام بر زبان نیاورده اند و این القاء که ایشان یا کلیت نظام، بدون حضور روحانی، برجام را به سادگی کنار میگذارد، تنها یکی از راهبردهای دولت برای ایجاد دوقطبی کاذب برجامیان و نابرجامیان و دیگر دوقطبی کاذب جنگ و صلح است تا به این وسیله با ترساندن مردم از جنگ و تحریم، بتواند بخشی از آرای از کف داده خود را با القای شرایط اضطراری به چنگ آورد.
2- قطعا برجام در برخی بخشهای اقتصادی تسهیلاتی را فراهم کرده است، ولی وقتی نسبت این تسهیلات را با آن چه که برایش به مذاکره پرداختند، امتیاز دادند، مدعی شدند و وعده دادند، در نظر بگیریم می بینیم این تسهیلات حقیقتاً ناچیز است و این که این ناچیزها را رفع تحریم میخوانند خود مضحک است، حال این که اگر دنبال رفع تحریم بودند با رعایت خطوط قرمز مقام معظم رهبری در تنظیم برجام و شروط نه گانه ایشان در اجرای آن میتوانستند به آن برسند.
3- متأسفانه دولت آقای روحانی نه تنها امروز در رفع عملی و نه روی کاغذ تحریمها موفق نبوده است، بلکه در زمینه افزایش مقاومت در برابر تحریمها یا همان تحقق اقتصاد مقاومتی که سالهاست به عنوان اولین و مهمترین خواسته مقام معظم رهبری است نیز موفقیت چندانی کسب ننموده است و این دقیقاً برخلاف مسیری بود که رهبری ترسیم میکرد تا هم تحریمها به صورت واقعی رفع شود و ادامه نیابد و هم کشور در برابر تحریمها مقاومت شود.
4- نکته دیگر این که همانطور که خود آقای روحانی در اظهاراتش در 1396/2/1 روی تسهیل واردات و خرید کالا تأکید دارد، اگر برجام تسهیلاتی هم فراهم کرده باشد، متأسفانه آن را در مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی، تولید، اشتغال، انتقال تکنولوژی و صادرات و نهایتا جیب مردم به کار نگرفته اند، بلکه بیشترین اثر آن را در واردات بی رویه کالا و ایراد ضربه به تولید و اشتغال داخلی شاهد بوده ایم.
5- نکته دیگر این که همانطور که باید مواظب جیب مالی مردم بود و از آن ولخرجی نکرد، باید مواظب جیب عزت این مردم غیور هم بود و در خرج کردن از جیب عزت مردم سختگیر بود، این هم نمی شود که مدام از جیب عزت مردم و تلاش شهدا و دانشمندان کشور به بهانه جیب مالی شان هزینه کنیم، تنازل هایی را به طور دائم و موقت بپذیریم و نهایتاً هم بدون هیچ احساس گناهی، از پاسخگویی فرار کنیم!
6- متأسفانه دولت به جای این که برجام را به مثابه یک ابزار برای رفع تحریم و بهبود شرایط اقتصادی کشور و ترمیم جیب مردم به کار بگیرد، به اقرار خودش، به آن به چشم نوزاد دلبندی نگاه میکند که به هر قیمتی باید حفظش کرد و این نگاه را دشمن هم به خوبی درک کرده است و میکوشد ضمن سوءاستفاده از وابستگی آشکار دولت به برجام، از آن به عنوان ابزاری برای توقف توان هسته ای در کنار امکان تشدید تحریمها استفاده کند و به کارشکنی در اجرای تعهداتش و زیاده خواهی بپردازد.
96/2/6
10:5 ص
این حجم مطالب با موضوع عدم احراز صلاحیت احمدی نژاد برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری 96 از سوی رسانههای ضدانقلابی چون آمدنیوز و وحیدآنلاین با چند هدف دنبال میشود که فهم صحیح این اهداف ما را از افتادن در دام شان و انتخاب راهبرد صحیح حفظ میکند:
1- تلاش برای حتی یک روز انحراف بیشتر اذهان مردم و رسانهها از ناکارآمدیهای روحانی در نقش آشکار ستادهای انتخاباتی روحانی که با توجه به حمایت دولت، خود را از هر گونه قیود اخلاقی و قانونی در نشر اکاذیب و تخریب سایر نامزدها مصون میداند.
2- کوشش برای ناکارآمد نشان دادن نامزدهایی که گفتمانشان به گفتمان امام خامنهای نزدیکتر است بدون در نظر گرفتن این قاعده که هرکجا روسای جمهور ماضی از گفتمان رهبری فاصله گرفتند، ناکارآمدیشان هم شدت یافت.
3- استفاده از موضوع عدم احراز صلاحیت احمدی نژاد در سال 96 و احراز صلاحیت وی در سالهای 84 و 88 جهت هجمه به شورای نگهبان و به خصوص نظارت استصوابی که فیلتر مهمی برای حفظ انقلاب از عناصر ناتوان، نامطلوب و نفوذی است.
4- حمله به مقام معظم رهبری بابت ایستادگی به پای آرای مردم و کوتاه نیامدن در برابر زیادهخواهیهای سران فتنه با تحریف تاریخ درحالی که مشکل نظام با سران فتنه، مخالفتشان با احمدی نژاد نبود بلکه اقدامات غیرقانونی و خلاف امنیت ملی ایشان بود.
5- تلاش برای تبرئه سران فتنه در اذهان مردم و ایجاد فشار برای رفع حصر ایشان بدون حتی تعهد به عدم تکرار اقدامات خیانتبارشان در فقره 8 ماه فتنه و سپس دعوت مردم به تکرار وقایع سوریه در ایران.
6- القاء این نتیجه گیری اشتباه که لابد مشکل از رهبریست که روسای جمهور قبل به تقابل با او پرداختند! حال این که رهبری در دوران مسئولیت همه ایشان نهایت حمایت و پس از آن نیز تمام تلاش برای حفظشان را انجام دادند و اگر زیادهخواهیهای ایشان برای تجاوز از جایگاهشان با توسل به ابزارهای غیرقانونی و عوامفریبانه نبود هرگز به این نقاط که در آن هستند نمیرسیدند.
7- تلاش برای ناامید کردن مردم از حضور در انتخابات تا هم با کاهش میزان مشارکت، از قدرت جمهوری اسلامی در عرصه بین المللی کاسته شود و هم با کاهش مشارکت بخشی از مستضعفین جامعه، احتمال رأی آوردن روحانی در انتخابات افزایش یابد.
96/2/6
10:0 ص
دیروز نامزدهای انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان معرفی شدند و این اتفاق مثل همیشه، برای افراد و جریاناتی که صلاحیت نامزدشان احراز نشد، تلخ و بعضاً محل گلایه گذاری شد که این گلایه گذاریها برای عدم احراز صلاحیت احمدی نژاد بیش از سایر ثبت نام کنندگان بود. در خلال این گلایه گذاریها بعضاً شبهاتی نیز از سوی کانالهای حامی احمدی نژاد و یا برخی کانالهای ضد انقلاب مطرح شد که در این مطلب میکوشم مختصرا به برخی از این شبهات، مختصراً پاسخ بگویم:
برای عدم احراز صلاحیت احمدی نژاد ، قطعاً دلایل حقوقی و منطقی مشخصی وجود دارد که درباره آنها در شورای نگهبان قطعا بحث و رأی گیری شده است که شاید برخی از آن دلایل برای افراد آگاه به مسائل حقوقی مشهود باشد و برخی نیز مبتنی بر اطلاعات دقیقی باشد که در اختیار شورای نگهبان قرار گرفته است، ولی سایر افراد از آنها و یا ابعادشان مطلع نباشند.
این که شخصی در یک دوره صلاحیتش برای ریاست جمهوری احراز بشود ولی در دور دیگر احراز نشود، یک مسئله عجیب و جدید نیست و برای افراد دیگر هم این مسئله رخ داده است و میتواند ناشی از اطلاعات جدیدی باشد که در خصوص وقایع گذشته یا درباره تغییرات و عملکرد اخیر افراد، در اختیار شورای نگهبان قرار گرفته است.
این که صلاحیت احمدی نژاد برای ریاست جمهوری احراز نشود، اصلا دلیلی برای این نیست که مثلا برای عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام، صلاحیت نداشته باشد، کما این که قبلاً این مسئله برای افراد دیگری که در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرده اند و در رأس آنها مرحوم هاشمی هم وجود داشته است که همزمان هم عوض مجمع بوده اند و هم صلاحیتشان برای ریاست جمهوری احراز نشده است.
نکته دیگری که دیده میشود این است که برخی رسانه های حامی فتنه گران، عدم احراز صلاحیت احمدی نژاد را نشانه بصیرت ایشان قلمداد کردند در صورتی که اساساً اعتراض سران فتنه بابت یک ادعای غیرمستند به اسم تقلب گسترده بود و نکته دیگر این که، بصیر و دلسوز خواندن کسانی که با اسم رمز تقلب در انتخابات، خود بیشترین ضربه را در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی به کشور و مردم وارد کردند، حقیقتا امری بس مضحک است.
آری! شاید اگر سران فتنه به جای ادعای تقلب و دعوت به اغتشاش، صرفا انتخاب احمدی نژاد را اشتباه میدانستند، میشد به ادعای بصیرتشان نخندید که البته همان هم مردود بود چرا که مطالعه رفتارهای احمدی نژاد نشان میدهد او بین سالهای 84 تا 96 دچار تحولات بنیادینی شده است و به همان دلیل که نمیتوان حضرت پیامبر(ص) را بابت سیف الاسلام خواندن زبیر و حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری را بابت تمجید از مرحوم هاشمی بی بصیرت خواند، حمایت از احمدی نژاد در آن زمان که ولایی، قانونمند و کم حاشیه بود، درست؛ و هجمه به او در آن زمان نماد بصیرت نبود، بلکه مصداق هول دادن به پرتگاه بود.
نکته ای که دیشب متأسفانه مشاهده شد این بود که برخی کانالهای بسیار متعصب احمدی نژادی، متأثر از فضایی که در این چند روزه از سوی شخص احمدی نژاد و برخی افراد حلقه نزدیک وی ایجاد شده بود، تا حد دعوت به تجمع غیرقانونی هم پیش رفتند که البته با هوشیاری اغلب حامیان احمدی نژاد که عموما از طیف انقلابی و ولایی هستند، عملاً به شکست انجامید.
امروز موسم قانونی انتخابات شروع شده است و باید کوشید ضمن دعوت مردم به حضور در انتخابات و تلاش برای کشف و معرفی اصلح، با برگزاری انتخاباتی پرشور، ضمن ناامید کردن دشمنان، فضای کشور را به سمت عزت، پیشرفت، عدالت و برون رفت از وضعیت موجود حرکت داد.
96/2/6
9:57 ص
شاید به شخصه بسیار دوست داشته باشم که حسن روحانی در انتخابات 96 رد صلاحیت نشود و بابت این همه ناکارآمدی در اداره امور کشور، بداخلاقی با مردم و بی ادبی در برابر منویات مقام معظم رهبری، با نه محکم مردم مواجه شود و این که حسن روحانی با تکرار یا انکار وعده های محقق نشده اش در سال 92 دوباره در صندلی انتخاب بنشیند و خود را در برابر آرای مردم حاضر ببیند و در برابر خبرنگاران، رقبا و مردم به مرور وعده های انتخاباتی خود بپردازد، حقیقتا برای بنده یک آرزوی 4 ساله باشد.
و شاید به شخصه دوست داشته باشم محمود احمدی نژاد و حمید بقایی که بسیار اصرار دارند با رفتار و گفتارشان، خود را متفاوت با گذشته و شبه اپوزیسیون نشان دهند، در صحنه انتخابات و کرسی مناظرات حاضر باشند و شاید بسیار تمایل داشته باشم که ایشان بابت سقوط مدیریتی و اخلاقیشان که به درگیری با سایر قوا، تعلل و تمرد در برابر اوامر و توصیه های مقام معظم رهبری، سوءمدیریت در برابر تحریمها همچنین تحمیل تورم 35 درصدی و پاس گل به روحانی منجر شد، توضیح دهند و ببینند که برخلاف آن چه می پندارند، مردم دچار آلزایمر نیستند که اینها را فراموش کنند.
اگر همانطور که عرض کردم حسن روحانی و نامزدهای پوششی وی در کنار محمود احمدی نژاد و معاونش بقایی در انتخابات تأیید صلاحیت شوند، براساس شناختی که از نظر مردم به صورت میدانی و براساس نظرسنجیها وجود دارد، نتیجه ای جز جواب قاطع منفی مردم برای مردم، سخت میتوان متصور بود و شاید چنین جوابی بهترین روش برای به کنار راندن دو جریانی باشد که بدون توجه به منافع ملی، وحدت ملی و امنیت ملی، برای بزرگ کردن خودشان، طرف مقابل را خطرناک، فاسد و ناکارآمد نشان میدهند تا با دوقطبی سازی، خود را بزرگ و سایر جریانات را به حاشیه ببرند.
اما از رهبران عظیم الشأن انقلاب آموخته ام که باید به قانون اساسی و نهادهای آن احترام گذاشت و از این رو در عین حال که شخصاً روحانی را بابت ناکارآمدی، کذب گویی، بدعهدی، بی مسئولیتی، رابطه محوری، عدم حساسیت به مسئله نفوذ، بی اخلاقی و بی ادبی به ولایت و احمدی نژاد را بابت عملکرد ضعیف، پرحاشیه، قانون شکنانه و غیرولایتمدارانه اش در اواخر دولت دهم و پس از آن فاقد صلاحیت برای در معرض انتخاب مردم قرار گرفتن میدانم، لیکن نظر شورای نگهبان را اولی، صائب، قابل دفاع و غیرقابل اعتراض میدانم.
کسانی که درک صحیحی از قانون، نظرات رهبران انقلاب و مصلحت کشور داشته باشند، برخلاف برخی سیاستمداران و جریانات متبوعشان، نه برای تأیید و نه برای رد صلاحیت نامزدها ، فشاری بر فرایند تصمیم گیری شورای نگهبان را دنبال نمیکنند، چرا که میدانند ایشان هم اطلاعات مستندتری از منابع موثقتر و متنوعتری کسب میکنند، هم بهتر این اطلاعات را تحلیل و تجمیع مینمایند و هم این فرایند را با امانتداری کامل انجام میدهند و چنین کسانی دیگران را به صبر و تسلیم دربرابر نظر شورای نگهبان دعوت میکنند.
امیدوارم همانطوری که جریان انقلابی در انتخابات 1392، نه برای شائبه هایی که در رد صلاحیت دکتر لنکرانی مطرح شد و نه برای پیروزی ناپلئونی حسن روحانی، کوچکترین اعتراضی به زبان نیاورد و برخلاف جریانی که در سال 88 در برابر فرایند قانونی انتخابات ایستاد، امسال همه جریانات سیاسی داخلی اعم از کسانی که نامزد مورد علاقه شان رد صلاحیت شده یا آنهایی که صلاحیت رقیب شان تأیید شده است یا آنهایی که با نه و آری مردم مواجه شده اند، بتوانند نمایشی از ظرفیت داشتن و قانونمداری را ارائه کنند.
96/2/6
9:54 ص
با توجه به نهی مکرر مقام معظم رهبری در مورد دوقطبی سازی های غلط و کاذب، بعضا سوالاتی مطرح میشود که نشان میدهد هنوز در این خصوص ابهامات زیادی وجود دارد که به چند مورد از آنها پاسخ میدهم:
1- نهی مقام معظم رهبری از دوقطبی سازی های غلط و کاذب به معنی ممانعت از ایجاد فضای رقابت سالم در انتخابات نیست، بلکه به معنی پرهیز از رقابتی است که منجر به تفرقه و درگیری در جامعه و سوءاستفاده دشمنان گردد.
2- دوقطبی صحیح، در جامعه و بین گروه هایی که انقلاب را قبول دارند ایجاد شکاف و درگیری نمی کند بلکه بین دوست و دشمن خط کشی مینماید که مقام معظم رهبری از آن به دوقطبی انقلابی و استکباری (ضدانقلابی) تعبیر کردند.
3- دوقطبی غلط لزوما متاثر از دو نامزد نیست و حتی با مرزبندی غلط از سوی یک نفر ایجاد میشود و بخش وسیعی از جامعه را بر اساس قومیت، مذهب، جناح، جنسیت، طبقه اجتماعی، دارایی و… در برابر بخشی دیگر قرار میدهد.
4- دوغطبی های کاذب مبتنی بر حقیقت نیستند و بیشتر به صورت کاذب و برنامه ریزی شده در فضای جامعه تزریق میشود تا از قبل آن، احزاب سیاسی، منافع خود را دنبال کنند، مانند:
الف- دوقطبی برجامیان و نابرجامیان: این دوقطبی از این جهت کاذب است که هم اکنون کشور برجام را به عنوان یک توافق بین المللی پذیرفته است و همانطوری که رهبری هم فرمود، ایران ابتدائا آن را نقض نخواهد کرد، لذا هر دولتی که بر سرکار بیاید بر اساس سیاستهای کلان کشور باید به برجام عمل کند و اتفاقا آن کسانی که میگویند برجام را به هر قیمتی باید حفظ کرد باعث میشوند طرف مقابل هر چه بیشتر از اجرای تعهداتش سر باز بزند و عملاً از برجام، جز نامی برای ایران باقی نماند که این مهمترین محرک برای کنار گذاشتن برجام خواهد بود لذا اگر کسی میخواهد برجام پایدار باشد باید طرف مقابل را به اجرای تعهداتش ملزم کند و الا که هیچ توافقی نمی تواند به صورت یکطرفه، پایدار بماند.
ب- دوقطبی جنگ و صلح: این دوقطبی سازی از این جهت دنبال میشود که مردم احساس کنند سایه جنگ بالای سر کشور است و رفع آن هم مستلزم اعتماد به یک حزب خاص است، حال این که این دوقطبی اساسا براساس اعتراف اوباما و کری، گزینه ای عملی نبوده است و تنها به عنوان یک تهدید پوشالی مورد استفاده قرار می گرفته و این که اساساً ایران اگر چه مشمول بند 41 فصل هفتم منشور سازمان ملل بوده است اما مشمول سایر بندهای آن (از 39 تا 51) که مجوز حمله به کشورها را صادر میکند، نبوده است و نکته نهایی این که اتفاقا آن جریانی کشور را به لبه جنگ و تهدید میبرد که مدام مولفه های قدرت کشور اعم از اقتصاد مقاومتی، توان موشکی، بودجه نظامی، رشد علمی، تکنولوژی های نوین و… را تضعیف میکند.
ج- دوقطبی حامیان تحریم و مخالفان تحریم: این هم یک دوقطبی کاذب و غیر واقعی است برای این که کسی در کشور مدافع تحریم نیست بلکه متأسفانه جریانی خاص، میکوشد کسانی را که حامی مقاومت در برابر زیاده خواهی های دشمن، اجرای اصول اقتصاد مقاومتی، خراب نکردن پلهای دور زدن تحریمها و حفظ عزت کشور هستند را دوستدار تحریم بخوانند حال این که دقیقا برعکس، آنهایی که کشور را به لحاظ اقتصادی ضعیف و وابسته نگاه میدارند، کشور را بیشتر و بیشتر در برابر تحریمها آسیب پذیر میکنند و باعث میشوند دشمنان هرگز دست از تحریمها دست برندارند.